عدالت فرهنگی
مصبوه های تاریک و عدالت فرهنگی

فضای سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها نه تنها از فقدان نظریه‌های ایرانی-اسلامی رنج می‌برد بلکه شاهد سیطره نظریه‌های دنیای مدرن بر ایده‌ها و طرح‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه ایران هستیم.

گاهی این سیطره چنان گسترده است که این شک ایجاد می‌شود که آیا اصلاً کارشناسانی در پشت این طرح‌ها وجود دارند یا صرفاً برآمده از تقلید از جوامع دیگر و نهایتاً برای تأمین اهداف اقتصادی عده‌ای است؟!

اخیراً طرح زیست شبانه با هدف نهادینه کردن حیات در شب و ایجاد انگیزه برای همشهریان جهت زیست بانشاط شبانه به تصویب رسیده است.

از چند زاویه می‌توان این طرح را مورد نقد قرار داد؛

از منظر پزشکی بعید است کسی معتقد باشد که بیداری شب برای انسان ضرر ندارد. برای اثبات این گزاره در علم پزشکی مدارک بسیاری وجود دارد که قابل کتمان نیست. از منظر سبک زندگی اسلامی نیز اساساً شب طبق آیه ۹۶ سوره انعام، ۶۷ سوره یونس و ۴۷ سوره فرقان قرار است مایه آرامش و سکونت باشد.

از منظر جامعه شناختی و مطالعات فرهنگی ماحصل این طرح آیا جز این است که انسان فعال متفکر و خلاق که منطبق بر طبیعت و نه در خلاف جهت آن زیست می‌کند، به یک «پرسه زن» ِ شب‌های چراغانی شده تبدیل شود؟ شب‌هایی که قرار است به وسیله امکانات دنیای مدرن برخلاف طبیعتش برای انسان روشن شود و بستر مصنوعیِ گذران اوقات فراغت را فراهم کند. 

معنای تناسب در عدالت را فراموش نشود

این پرسه‌زن که به قول والتر بنیامین قرار است چون لاک پشت در پاساژ قدم بزند، همان انسانی می‌شود که به تدریج عاشق تفاوت‌های شب با روز و شیفته تنوعِ حاصل از این تفاوت‌ها می‌شود.

به تدریج شهری مملو از انسان‌های ظاهراً بیدار در شب که خیابان‌های خوش چراغ و ویترین‌های لوکس چشمان خسته آنها را بیدار نگه داشته و روز که وقت فعالیت، تلاش، کار و نشاط است را به زمان کسالت و کرختی تبدیل می‌کند.

واضح است که چنین انسان منفعلی آرزوی مدرنیته است چرا که او انسان منفعل را به انسان فعال ترجیح می‌دهد. انسانی که تمام تئوری‌هایی که بر مبنای اصالت سود و لذت بنا شده است را می‌توان بر روی او پیاده کرد و به مرور عنصر «مقاومت» را در او برای همیشه خاموش کرد.

اگر سیاستگذار و برنامه‌ریز فرهنگی به دنبال بسط عدالت است باید معنای تناسب در عدالت را فراموش نکند. باید به دنبال طرح‌هایی بود که «انطباق» انسان را با ذات، هدف و خیر او به حداکثر برساند. ذات، هدف و خیری که بر مبنای انسان شناسی و هستی شناسی درست بنا شده باشد.

مادامی که هر طرح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از این «انطباق» فاصله بگیرد قطعاً شکافی میان انسان و ماهیتش به وجود می‌آید که حاصلش همین تعارضات بی نهایت انسان مدرنیزه شده خواهد بود.

حواسمان باشد که گاهی ما یک مصوبه یک خطی را تصویب می‌کنیم اما جامعه‌ی ما نه یک خط بلکه هزار صفحه تغییر می کند…! 

 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر

مطالب مرتبط

پربازدید ترین مطالب

مطالب مرتبط

پربازدید ترین مطالب
[Part_Lang]
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 241
Guest (PortalGuest)

پژوهشنامه ره‌آورد ايسكو
مجری سایت : شرکت سیگما