مصاحبه
فقه تمدن

به مناسبت حضور حجت الاسلام والمسلمين مبلغي در كنفرانس بين المللي "فقه تمدن و توسعه"، اداره همكاري‌هاي علمي و بين الملل اقدام به گفت و گو با ايشان در مورد نظريه فقه تمدن كرده است و ماحصل آن در ذيل مي‌آيد.

فقه تمدن چيست و چه ظرفيت هايي را براي وحدت امت اسلام به همراه دارد؟

فقه تمدن طلايي‌ترين و پرفرصت‌ترين فقه براي كمك به ايجاد وحدت بين مسلمانان است و شيعه و سني در اين زمينه بايد به هم كمك كنند، فقه تمدن اين ظرفيت را دارد كه روش استخراج و تامين ابعاد وحدوي را براي مستنبط و استنباط كننده فراهم آورد و اگر تمدن را به مثابه يك روش فعال نكنيم فقيه مستنبط در هنگام استنباط حكم مربوط به يك مساله، از ابعاد تمدني غفلت مي‌ورزد. منظور ما از فقه تمدني اين نيست، كه تمدن در استنباط به عنوان يك قاعده فقهي قرار گيرد، بلكه فقيه بايد يك بينش تمدني داشته باشد و قطعا فقيه داراي بينش تمدني، استنباط آن متطورتر و قوي تر خواهد بود. در ارتباط با تقريب نيز ظرفيت‌هاي فقه را نبايد ناديده بگيريم، ظرفيت‌هاي فقه از چند جهت مهم است، يكي از آن جهت كه بررسي‌ها و بحث‌هاي فقهي، اگر با روش تطبيقي و اسلوب مقارن صورت گيرد به وحدت كمك خواهد كرد. موضوعات فقه، اكثرا داراي ابعاد وحدوي هستند و فقه اين ظرفيت را دارد كه در روش آن فرصت را براي تامين ابعاد وحدوي اين موضوعات براي استنباط كننده فراهم آيد. گاهي مضاف‌عليه فقه يك موضوع وحدوي است، مانند اينكه وحدت را به فقه وحدت و فقه تفرقه تقسيم كنيم و يكي از فروع فقهي مي‌تواند فقه وحدت باشد. گاهي فقه مي‌تواند به يك موضوع كلاني توجه كند كه درون آن كلكسيون و مجموعه‌اي از مباحث منتهي به وحدت يا استنباط ابعاد وحدوي تكرار شده باشد و فقه تمدن و توسعه از اين قبيل است. وقتي از فقه تمدن و توسعه بحث مي‌شود بايد درون آن به موضوعاتي كه به وحدت مربوط است، پرداخته شود. فقه الحضاره يك بُعد آن فقه اجتماع است؛ درون فقه اجتماع، فقه وحدت هم وجود دارد. بحث‌هاي تطبيقي زيادي بايد در اين زمينه طرح ‌شود، چون تمدن به هم مربوط است شعيه و سني بايد در اين مسير به هم كمك كنند. در مباحث ارايه شده دركنفرانس فقه تمدن و توسعه در كشور عمان،  كشاندن فقه تمدن به سمت وحدت مورد توجه قرار گرفت. چون بحث فقه تمدن نوظهور بوده و هنوز مطرح نشده است، فقه وحدت هم صورت نگرفته است و كمترين كار در اين زمينه، فقه تطبيقي است كه متاسفانه كمتر رخ داده است.

 گشودن باب فقه تمدن، چه فرصت‌هايي را در پيش روي جوامع مي گشايد؟

براي طرح جدي وحدت در فقه سه فرصت وجود دارد و يكي گشودن فقه تمدن است و به دليل اينكه تاكنون فقه تمدن گشوده نشده‌است، از اين فرصت استفاده چنداني براي وحدت صورت نگرفته است. بحث فقه وحدت از حيث ابعاد، كمتر از فقه تمدن است و بحث‌هاي تطبيقي جدي در اين زمينه(فقه وحدت) تاكنون انجام نشده‌است.

اصولا اين بحث مطرح است كه آيا در فقه امكان گشوده شدن باب‌هاي جديد وجود دارد؟ پاسخ مثبت است، اصولا اين ابوابي كه در فقه است، ابتدا به شكل كامل نبودند بلكه به مرور زمان، چنين موضوعاتي به لحاظ اهميت و قابليت در فقه مطرح شده‌است.تجربه شكل‌گيري ساختار فقه حاكي از آن است كه امكان و قابليت گشودن باب‌هايي در فقه وجود دارد و اخيرا فقه پزشكي، فقه محيط زيست و فقه اقتصادي مطرح شده‌است وقابليت افزودن وگشودن باب‌هاي جديدتري نيز در فقه وجود دارد.

چگونگي شكل گيري تمدن

هر چيزي كه فعل بشري به حساب آيد يا مقدمات آن در اختيار بشر باشد، قابليت آن را دارد كه به عنوان يك موضوع يا باب جديد در فقه مطرح شود. تمدن محصول كوشش‌ها، سلوك‌ها، فرهنگ‌ها و تلاش‌هاي علمي و اقتصادي است، اگر مجموعه‌اي از اين عوامل همراه با مباني شناختي و معرفتي در يك ملت و امت فراهم شود، تمدن را ايجاد خواهد كرد. تمدن يك تلاش، ره آورد و محصولي از انديشه‌ها، بينش‌ها، رفتارهاي اجتماعي، علمي و عملي است. اين رفتارها و ارزش‌ها فعل و دست ساخته بشر است كه اگر بر اساس چارچوب اسلام انجام شده باشد، انديشه مسلمانان لقب مي‌گيرد. تمدن چون فعل بشر است و اركان، ابعاد، مقدمات و اضلاع آن در دست بشر است، مي‌تواند موضوع فقه قرار گيرد. فقه تمدن ضرورت زيادي دارد، به دليل اينكه ساير فقه‌ها اگر شكل بگيرند هر كدام حافظ چارچوب و قلمرو خود هستند، ولي فقه تمدن به دليل داشتن چتر فراگير، همه فروعات فقهي را زير پوشش قرار مي‌دهد و به نوعي تامين كننده خطوط ربط دهنده بين فروعات ديگر فقه است و هم جهتي و جايگاه آنها را مشخص مي‌كند.

فقه تمدن چه زيرشاخه هاي مهمي دارد؟

فقه تمدن را مي‌توان به دو صورت معنا كرد، اول اينكه فقه تمدن به مثابه فرعي از فروعات فقهي است كه اگر اينگونه باشد سه زيرشاخه مهم مانند فقه العماره، فقه الثقافه و فقه الجماعه دارد. فقه العماره به معناي فقه بناها، مزارع، بوستان، كشاورزي و فقه معماري يا بناها است كه شهرسازي، كيفيت منزل و چارچوب‌هايي كه فقه در رعايت بنا و ساختمان سازي لازم مي‌داند. در فقه الجماعه مباحث اجتماعي مانند وحدت، تفرقه و امر به معروف و نهي از منكر مطرح مي‌شود و اگر فقه تمدن را به اين صورت معنا كنيم خيلي از فروع فقهي كه از فقه جدا افتاده‌اند، را به جاي واقعي خود مي‌كشانيم. يكي ديگر از معناي فقه تمدن، فقه منهجيس يا روش است، وقتي مي‌گوييم روش، به اين معناست كه تمدن را در استنباطات فقهي و اقتضائات آن، مد نظر قرار دهيم و اين ديگر فرعي از فروع فقهي نيست، بلكه يك عنصر منهجي و روشي است كه در استنباط فقه دخالت مي‌كند. فقه يك ابعاد تمدني دارد كه همان فرهنگ عمومي است و فرهنگ خاص نيز در جاي خاص قرار مي‌گيرد و اگر تمدن را به مثابه يك روش فعال نكنيم فقيه مستنبط در هنگام استنباط حكم مربوط به يك مساله، از آن بعد تمدني غفلت مي‌ورزد.

فقيه بايد بينش تمدني داشته باشد، چرا كه فقيه داراي بينش تمدني، استنباط آن متطورتر خواهد بود، شبيه چيزي كه اهل سنت از آن به فقه المقاصد تعبير مي‌كنند، فقه المقاصد يك فرع فقهي نيست، بلكه آنها (اهل سنت) مي‌گويند مقاصد را در همه ابواب فقه بايد فعال كرد و ما نيز مي‌گوييم فقه تمدن بايد در همه ابواب فعال شود.

در فقه العماره كه در بخش محيط زيست مطرح مي‌شود و بايد محل آباداني كه زمين است و عمران كننده زمين كه انسان است و راه‌هاي عمران و چگونگي عمران را فرض قرار دهيم در اين زمينه فقه محيط زيست و فقه انسان مطرح مي‌شود، چون انسان به عنوان عمران كننده زمين است و تا خود انسان عمران پيدا نكند، آباداني‌حاصل نمي‌شود، بنابراين اگر فقه تمدن را مطرح كنيم بهترين چينش را به فقه خواهيم داد. در فقه سني و شيعه، فقه تمدن بحث نشده‌است و يك بحث جديد و نوظهور است؛ ولي در فقه شيعه ظرفيت‌هاي تمدني و قابل استحصال و طرح شدن و پاسخگو براي مباحث تمدني به وفور وجود دارد.

به دليل اينكه فقه شيعه از اول يك فقه اجتماعي بوده و به شموليت و جامعيت معروف است، ظرفيت فقه تمدني را دارد و اگر فقه تمدن شكل گيرد خيلي از ظرفيت هاي در حال هدر رفتن و ناشنيده در فقه، جايگاه و مجالي براي تنفس و ظهور و بروز پيدا مي‌كنند.

فقه تمدن به احياي بخش‌هاي مغفول مانده از فقه مي‌پردازد

يكي ديگر از آثار فقه تمدن اين است كه خيلي از  مباحث اصلي كه در فقه به حاشيه رانده شده‌اند، مجال مطرح شدن، بالا آمدن و نفس كشيدن پيدا مي‌كنند و با فعال شدن فقه تمدن، بخش‌هاي مغفول مانده و مرده فقه نيز احيا خواهد شد. با فعال شدن فقه تمدن، روح جديدي در كالبد فقه ايجاد مي‌شود، خيلي از مفاهيم در فقه ما در ذيل مستحبات مورد بي‌اعتنايي قرار مي‌گيرد، اگر فقه تمدن ايجاد شود، مستحبات اجتماعي مختلفي خصوصا در مورد آب‌ها، درخت‌كاري، مواجه انسان با انسان و يا رويارويي با حيوانات و خيلي از مفاهيم در حاشيه، معناي واقعي خود را پيدا مي‌كنند.

فقه تقريب به معناي نزديك سازي مسلمانان به همديگر است

تقريب يك فعل بشري براي نزديك سازي مسلمانان به هم است، فقه تقريب به معناي تلاش مسلمانان براي نزديكي و وحدت ميان جامعه اسلامي و تلاش علماي مذاهب براي شكل‌گيري امت واحده است. فقه تقريب بايد بگويد كه تقريب واجب يا مستحب است و حدود و قلمر آن كجاست؟ فقه تقريب به موضوع تقريب، قلمرو، احكام و خطوط قرمز و تبيين مفهوم تقريب و فروع آن مي‌پردازد. فقه تقريب بخشي از فقه تمدن است، فقه تقريب هم نوظهور است و مي‌توانيم لباس فقهي بر آن بپوشانيم، تا حقوقي‌تر و الزام آورتر شود، تقريب اكنون بيشتر به صورت يك توصيه مطرح است واگر فقهي شود الزام آورتر خواهد شد. متاسفانه فقه تقريب هم از طرف شيعه و سني مورد غفلت واقع شده است.

فعاليت سلفيون و وهابيت در كشور عمان چگونه است؟ آيا سلفيون نيز در اين كشور فعال هستند؟

مسوولان كشور عمان هرگز اجازه فعاليت به وهابيون و سلفي‌ها را در كشور خود نمي دهند. در كنفرانس "فقه تمدن و توسعه" تنها يك نفر از كشور عربستان دعوت شده بود كه از وهابيون نبود و در صحبت‌هايي كه با هم داشتيم، گفت، با سلفي‌گري مخالف است، و با وجودي كه شافعي مذهب بود مدعي شد كه از نسل حسين ابن علي(ع) است.در كشور عمان فرقه وهابيت، هنوز مجال فعاليت را پيدا نكرده‌اند، به دليل اينكه اين گروه‌هاي افراطي با مذهب اباضي به شدت مخالف هستند، كشور عمان در كنفرانس‌هاي خود هيچ زمان از آنها(وهابيت) دعوت نخواهد كرد و اجازه دخالت به اين گروه ها را نمي‌دهد. در اين كنفرانس هيچ فرد افراطي وجود نداشت، بلكه حاضران در يك فضاي مثبت و با برخورداري از منطق و تمايل براي گفت و گو و صحبت متقابل، اتفاق نظر داشتند.

كنفرانس فقه تمدن عالمان جهان اسلام را متوجه ضرورت تقريب بين مذاهب كرده است

فقه توسعه و تمدن بسياري از عالمان شركت كننده در كنفرانس را به ضرورت تقريب بين مذاهب اسلامي متوجه كرد بسياري براين باور بودند كه در سايه بحث فقه تمدن، موضوع تقريب بين مذاهب اسلامي مجال طرح شدن را فراهم خواهد كرد.

به عنوان نماينده شيعه، مباحثي كه در اين كنفرانس طرح كرده‌ام، دو اهميت را به دنبال داشت، يكي از آن جهت كه شيعه از يك قوت و اصالتي در طرح مباحث قوي برخوردار است و ديگر اينكه روند تقريب مذاهب را به دليل تنوع افكار امري ضروري به حساب آورده‌ام و در سخنان برخي از حضار اين دو نتيجه قابل كشف و درك بود.

يكي از شركت كنندگان مصري در اين كنفرانس تقريب بين مذاهب اسلامي را امري دشوار و صعب المنال مي‌دانست و مدعي بود دست يافتن مذاهب به تقريب دشوار است ولي در گفت و گوهايي كه انجام داديم، براي او اثبات نمودم كه تقريب بين مذاهب اسلامي يك امر آسان و شدني مي‌باشد. بعد از ذكر دلايل مختلف آن روحاني مصري به اين نتيجه رسيده است كه لايه‌هايي از تقريب شدني و دست يافتني مي‌باشد و بايد كار بيشتري روي تقريب مذاهب اسلامي صورت گيرد.همه مذاهب اسلامي بايد به خاطر مصلحت امت اسلام، تقريب را جدي بگيرند بدون اينكه به هم توهين كنند، روي اشتراكات به وحدت برسند. برخي از كنفرانس‌ها به نام وحدت و پاره‌اي هم علمي بودند، اما بسياري از آنها كاركرد وحدت آميز دارند. وقتي شيعه و سني كنار هم نشسته‌اند، اين خود يك كاركرد مثبتي براي وحدت دارد، ولي در اين كنفرانس‌ها، اگر از طرف طرفين تامل و تحمل صورت گيرد وحدت برانگيز خواهد بود. در كنفرانسي كه در كشور قطر برگزار شده بود، بحث فقه اهل بيت(ع) و صحابه از ديدگاه شيعه و سني مطرح شد، ولي چون در جو تفاهم يافته‌اي صورت گرفت دو طرف با رعايت وحدت و آداب گفت و گو، حرف‌هاي خود را بيان كردند. برخي كنفرانس‌ها گرايش ضد وحدوي دارند ولي حضور نماينده‌اي از  شعيه در چينن فضاهايي، به وحدت كمك خواهد كرد، من نيز در يكي از كنفرانس‌ها كه وهابيون قصد اختلاف انگيزي داشتند، حضور داشته و با بيان برخي موضوعات از اين اقدام جلوگيري كرديم. كنفرانس عمان كاملا علمي بود و همه مذاهب اسلامي حتي زيديه نيز دعوت شده بودند، مباحث با رويكرد  به گفت وگوي بين مذاهب، شنيدن حرف همه مذاهب در يك جو آرام و دوستانه‌اي ارايه شد، گفت وگوها نيز هيچ گونه تنش يا موضع گيري را به دنبال نداشت، بلكه احترام و رفتارهاي اخلاقي نيز في مابين برقرار بود. وحدت بايد از بحث سياست دور شود، ولي وحدت سياسي نيز بايد به صورت جدي از طرف دولت‌ها پيگري شود.

ما در خصوص وحدت بايد جدي باشيم، اگر فعاليت نسبت به وحدت در حاشيه صورت گيرد به ثمر نخواهد نشست و در نتيجه يك نوع سرخوردگي ايجاد خواهد كرد. اگر ارزش شعار وحدت در چشم ها فروريخته شود، بسياري با انديشه غلط به اين توهم خواهند رسيد، كه وحدت يك شعار ناشدني است و اين مشكل جامعه اسلامي خواهد بود در اين صورت عده‌اي تصور مي كنند كه بايد در وحدت ورود نداشته باشيم و يا اگر وارد شده‌ايم بايد به شكل موثر، همه‌گير، فراگير و گسترده دنبال كنيم ما بيش از 20 سال پروژه وحدت را دنبال مي‌كنيم، ولي مبلغان وحدت نداشتيم و رعايت چهارچوب‌هاي وحدت و ارتباطاتي كه بايد در زمينه وحدت داشته باشيم و يا همايش هايي را كه بايد برگزار مي‌كرديم، خوب عمل نكرديم. در اين كنفرانس"اسناد مربوط به نگاه‌هاي تمدني"، "نقش و نگاه ابن خلدون به تمدن"، "مساله عمران بشري"،" فقه گروه‌هاي اجتماعي"، "فقه همسايگان و ميهمانان"، "فقه ورزش، تفريح و بهداشت رواني"، "فقه مهاجران در سايه چالش‌هاي مادي"، "ميراث مربوط به فقه حضاره"، "فقه انسان"، "حقوق انسان" و "فقه حمايت از محيط‌زيست" مطرح شده است.

"اخلاق محيط زيست در اسلام"، "سلوك فردي و محيط زيست"، "فقه هستي و پديده‌هاي هستي"، "حمايت از زمين و ثروت‌هاي طبيعي"، "فقه چگونگي اداره آب‌ها"، "احكام آب‌ها و موارد مصرف آن"، "فقه پيشه‌ها"، "فقه پيشه پزشكي"، "فقه مدنيت و پيشرفت يا شهريت و پيشرفت"، "فقه مساجد"، "كنترل بازار و قواعد فقهي آن"، "فقه پول"، "آداب راه(جاده) در اسلام"،  "حمايت كيفري از راه در فقه تمدني اسلامي"، "نظام شهرسازي در اسلام"، "شهر، دولت و اجتهاد فقهي"، "حمايت از مراكز عمومي در اسلام" را از ديگر مباحث مطرح شده در كنفرانس فقه تمدن و توسعه در كشور عمان ذكر كرد.

شخصيت شركت كننده در كنفرانس فقه تمدن و توسعه چه كساني بودند؟

در اين كنفرانس بين المللي دكتر"شيخ زهيلي" از علماي اهل سنت سوريه، "عبدالستار ابوغده" عضو مجمع الفقه اسلامي جده ، دكتر "خليلي" مفتي كشور عمان، دكتر "عبدالباقي" از كشور مصر، دكتر "هرموش" عضو دفتر سياسي جماعات اسلامي لبنان، دكتر "حميد" و دكتر "عبدالهادي تاجي" از مغرب، دكتر "كمال عمران صادق"، دكتر "سعيد ابن سعيد"، دكتر "عبدالمجيد نجار" از اعضاي مجلس فقهي اروپا و دكتر"ابراهيم كافي دونمز" عضو هيات علمي دانشگاه مرمره تركيه حضور داشتند.

فقه به همان اندازه كه گسترده است بايد از نظر تبيين جغرافيايي و مفهومي به آن پرداخته مي‌شد، ولي در اين كنفرانس تمركز جدي در اين بحث ها وجود نداشت. بسياري از موضوعات ديگر در سايه فقه تمدن و توسعه مانند جايگاه فقه سياسي در تمدن اسلامي و چالش‌هاي فراروي امت اسلام قابل طرح شدن بود ولي كمتر به آنها توجه شده بود. طرح اصل موضوع، گره زدن آن با توسعه، عمران، فقه تمدن و پرداختن به ابعاد و اضلاع مختلف آن از زاويه‌هاي كيفري، قانوني و فرهنگي از نقاط قوت اين كنفرانس بود كنفرانس فقه تمدن و توسعه به عنوان يك حركت علمي مناسب، فضاي خوبي را براي طرح مباحث تمدن و عمران صرفا در فضاي فقهي ايجاد كرده است.

در اين مقاله خود مباحث را در سه دسته تنظيم و ارايه كردم. دسته اول قواعدي كه ملكيت زمين را به عنوان محل عمران و آباداني تعيين و تحديد مي‌كند و در اين زمينه چند قاعده را استخراج و به صورت تطبيقي ارايه دادم .

بخش دوم پرداختن به قواعدي است كه صلاحيت زمين را براي آباداني محافظت مي‌كند، محتوا و فلسفه وجودي آن قواعد حفظ صلاحيت زمين براي آباداني است و دسته سوم قواعدي كه به خود آباداني زمين توجه دارد و قواعدي كه امر به آباداني مي‌كند، يا ترك آباداني را به شدت نهي مي‌كنند و قواعدي كه چگونگي آباداني را مانند زراعت و غير زراعت بنا و ساختمان را مطرح مي كند و به چگونگي آن توجه دارد. اين قواعد چون از دل روايات درآمده و بخشي از فقه و روايات شيعه كه به صورت تطبيقي با اهل سنت مطرح شد، در جلسه بسيار تاثيرگذاشت؛ از اين جهت كه از قواعد نوظهوري بود كه تاكنون مستمعين كمتر شنيده بودند. قواعدي كه در اين مقاله بيان شده براي مخاطبان داراي كاركردهاي زيادي بود، چون مثال هايي كه در اين مقاله ذكر شده و قدرت تطبيق مسائل بر محيط زيست، عمران و آبادي نشان مي‌داد كه به اذعان بسياري از حضار، اين موضوعات براي كنفرانس جالب بود، برخي از بزرگان حاضر در اين مراسم مي گفتند كه بحث شما تطبيقي است هر چند اصل قواعد از روايات اهل بيت (ع) بود، ولي در مثال‌ها از فقه اهل سنت نيز استفاده شده بود. مخاطبان كنفرانس فقه تمدن و توسعه به مقاله اينجانب به عنوان يك مقاله نو  و جديد نگاه مي‌كردند و برخي از آنها نيز از نگارش چنين مقاله‌اي و ارايه آن به صورت روشي و تطبيقي تقدير كردند.

در مراسم افتتاحيه اين كنفرانس نيز سخناني را ارايه دادم و به صورت روشي قلمرو فقه تمدن، تقسيمات مربوط به آن، نقش و ضرورتي كه دارد را ارايه دادم و  بعد از سخنراني بسياري از شخصيت‌هاي معروف نسبت به سخنراني اظهار توجه خاص مي‌كردند و خيلي از آنها خواهان دريافت آن بودند كه در نهايت دبيرخانه كنفرانس اين مقاله را تكثير و در اختيار آنها قرار داده است. بحث‌هايي كه در سخنراني مطرح كرده‌ام بيشتر از روايات معصومين(ع) مانند امام صادق(ع) گرفته شده بود و يكي از علما اهل تسنن در جلسه‌اي خطاب به اينجانب گفت؛ بحث شما خوب بود. به نظر مي‌رسد يكي از ويژگي‌هاي حوزه علميه قم اين است كه نگاه روشي و فيلسوفانه‌اي به فقه دارد و اين باعث موفقيت شماها شده است فقه تمدن يك عرض عريض و گسترده‌اي است كه بسياري از موضوعات را مي‌توان در ذيل آن گنجاند، البته هر كس زاويه ديدي نسبت به فقه تمدن دارد اين مهم است كه فقه حضاره چه مفهومي دارد و قواعد فقهي و مصادر تشريحي فقه عمران چه مي باشد؟

محتواي كنفرانس تمدن توسط دبيرخانه منتشر خواهد شد

دبيرخانه كنفرانس تمام محتوا هاي كنفرانس فقه تمدن و توسعه اعم از مقالات ارايه شده، مناقشه‌هايي كه نسبت به هر مقاله در كنفرانس صورت گرفت و سخنراني‌هاي مراسم افتتاحيه و اختتاميه را به صورت يك مجموعه كامل يا كتاب پرحجمي تهيه و در اختيار قرار مي‌دهد، بنابراين اين كنفرانس تنها در حد ارايه چند مقاله يا سخنراني خلاصه نمي‌شود.

كشور عمان پيش شرط‌هاي لازم براي برگزاري كنفرانس فقه تمدن وتوسعه را داشت

برگزاري كنفرانس‌هاي بين‌المللي مانند"فقه تمدن وتوسعه"به پيش شرط‌هايي نياز دارد، اولا مديريت كنفرانس بايد علمي باشد، نبايد از هركس براي حضور در آن دعوت شود به دليل اينكه اگر يك كنفرانس عمومي شود افراد ضعيف دعوت و افراد قوي‌تر يا نمي‌آيند و يا دعوت نخواهند شد. شيوه اداره كنفرانس بايد معطوف به فعاليت‌هاي استاندارد علمي باشد،، بيش از اينكه به فراخوان توجه كنيم به نامه نگاري‌هاي اختصاصي و سفارش‌ها توجه نشان دهيم. در اين همايش‌ها بايد تحمل گفت وگو و اخلاق گفت و گو را داشته باشيم، همه مذاهب را كنار هم قرار دهيم تا در يك فضاي آرام، هركس حرف خود را بيان كند در اين صورت شيعه قوت خود را بروز و ظهور خواهد داد. بايد از طرح مباحث بدون ذكر مستندات علمي كاسته شود و اين از شروط موفقيت است، عمان بيشتر به اين سمت و سو مي‌رود، چون خود را مذهبي در عرض اهل سنت و شيعه مي بينند، دوست دارند كه الگوي مذهبي را تقويت نمايند. از زمان طرح اين بحث تاكنون، خيلي از مسوولان استقبال كرده و خواهان پيگيري اين مساله شدند، ولي براي كسب نتايج بهتر بايد گفت و گو و بحث شود تا با استفاده از تجربه‌هاي متراكم ودغدغه‌هاي ايجاد شده بعد از انقلاب اسلامي، به بهترين نتيجه ممكن دست پيدا كنيم.  براي ايجاد اين كرسي ها بايد جو عمومي حوزه و دانشگاه تلقي مثبتي از فقه تمدن داشته باشد و براي چنين كاري ابتدا بايد نشست‌هاي علمي‌تري برگزار و تاكيد شود كه فقه تمدن به عنوان يك بينش در استنباط بايد مطرح شود. ما بايد بدانيم كه جايگاه فقه تمدن در روش استنباط كجاست؟ اگر بخواهيم يك فرع و شاخه تخصصي شود چه زيرشاخه‌هايي دارد و اگر بخواهيم فقه تمدن را پيگيري كنيم در ساختار فقه چه چيزي را پيگيري ‌كنيم؟، ابتدا بايد بحث‌ها، كرسي‌ها و جلساتي گرفته شود و راه بيشتر باز شود و حاصل آن به دستمايه‌اي براي اقدامات عملي تر، آموزشي‌تر مبدل گردد.

منبع: پژوهشنامه ره آورد ايسكو
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر

Guest (PortalGuest)

پژوهشنامه ره‌آورد ايسكو
مجری سایت : شرکت سیگما