اهميت حضور در فضاي فكري و فرهنگي هند
نويسنده: حبيب قهرماني
حبيب قهرماني مدير اداره همكاري هاي علمي و بين الملل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، استاد زبان انگليسي و فرانسه برخي دانشگاههاي قم و از فعالان تبليغ در عرصه بينالملل ميباشد. نوشتار زير در راستاي بازديد هياتي از دفتر تبليغات اسلامي شعبه خراسان رضوي و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي به كشور هند نگاشته شده است.
در ارتباط با سفر به هند، شاخصههاي متعددي مورد نظر بود، در واقع استارت كار از طريق پيگيري معاونت پژوهشي دفتر تبليغات اسلامي شعبه مشهد و قم زده شد. اما آنچه در مورد اين سفر علمي پژوهشي قابل تصور است بايد گفت كه ما در اين سفر علمي به كشوري پهناوري مسافرت كرديم كه از نظر جمعيت، بيش از يك ميليارد و200 ميليون نفر جمعيت دارد و از نظر قدمت تاريخي و تحقيقي بيش از چهار هزار سال سابقه فرهنگي دارد. در دورهاي در هند، زبان فارسي به عنوان زبان رسمي اين كشور اعلام شده بود براي اينكه اهداف اصلي اين سفر علمي بيشتر مشخص شود كه چه اندازه به اهداف خود نايل شدهايم و اهميت حضور در چنين كشورهايي را بيشتر براي مخاطب روشن كنيم بايد هند را از جوانب مختلف مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم.
آشنايي با كشور هند
كشور هند مركب از اديان ومذاهب متعدد ديني و جنبشهاي نوپديد مذهبي ميباشد و از طرف ديگر پيشرفت و توسعه فوق العاده هند در زمينه مسائل علمي و صنعتي قابل توجه ميباشد به گونهاي كه هند در بسياري از رشتهها از جمله كامپيوتر و شبكههاي مجازي جزء پيشرفته ترين كشورهاي دنيا محسوب ميشود.
وضعيت فرهنگي هند
اگر بخواهيم هند را از نظر فرهنگي مورد بررسي و تجزبه و تحليل قرار دهيم و به مباحث جديدتري دست پيدا كنيم بايد حضوري فعال در اين كشور داشته باشيم تا آنچه را كه در كتابها نيامده را از نزديك مشاهده كنيم. براي رسيدن به اين منظور بايد مردم شناسي، دين شناسي، مذهب شناسي، جامعه شناسي اقتصاد، جامعه شناسي فرهنگي و بسياري از موارد علوم انساني، اسلامي و غيراسلامي رخ دهد تا اينكه درك درستي از هند داشته باشيم. متاسفانه ارتباطات علمي و فرهنگي ايران با شبه قاره هند تقريبا به بوته فراموشي سپرده شده يا مغفول ماندهاست كه اين موضوع بايد قابل بررسي و تحليل علمي قرار گيرد. از طرف ديگر بسياري از اقشار هندي تبار، تشنه فرهنگ و معارف اهل بيت(ع) هستند گويا تشنهاي كه دنبال آب ميگردد و اين ويژگي مردم هند در اين سفرعلمي براي ما بسيار روشن و مبرهن شد بنابراين رسالت ما در اين راستا نيز دشوارتر خواهد شد.
شاخصههاي پيشرفت هند
شاخصههاي پيشرفت و توسعه در هر كشوري به عوامل مختلفي از جمله نيروي انساني كيفي و كارآمد، اقتصاد پويا، منابع علمي و فرهنگي غني، صنايع و معادن، امنيت و فرهنگ كار و تلاش بستگي دارد. بسياري از اين فاكتورها در كشور ميلياردي هند وجود دارد. به عنوان مثال ما كه از يك كارخانه صنعتي ماشين سازي (لوازم يدكي)هند ديدن كرديم واقعا كارگرهاي هندي فوق العاده بودند با دست، سوزنهاي آژكتور ماشين را كار ميكردند و ما تاكنون مانند آنها را كمتر ديده بوديم. تعهد و مسووليتپذيري در بخش كارگري هند بسيار زياد است آنها در كارخانه چنان سرگرم كار و تلاش بودند كه متوجه حضور ما در ميان خود نشده اند و اين خود عامل توسعه و پيشرفت خواهد شد.
وحدت نانوشته در ميان مذاهب هند
با وجود اديان و مذاهب مختلف كه در كشورهند وجود دارد امنيت در بين آنها به خوبي برقرار است، يعني جز موارد تروريستي كه در برخي از مناطق وجود دارد موارد ناامني بسيار كم است و بين تمام اديان و مذاهب هندي، يك وحدت نانوشته وجود دارد كه اين خود از شاخصههاي توسعه در اين كشور ميباشد.
تلاشگر بودن مردم و مسوولان هندي
پيشرفت علم و دانش، تعامل اديان با همديگر، استفاده بهينه از نيروي انساني ارزان هند را به يك كشور پيشرفته تبديل كرده است. امروز در كنار ساير فعاليتهاي صنعتي و اقتصادي، كشاورزي نيز بسيار شكوفا ميباشد و اگر به هر نقطهاي از كشور هند سفر كنيم، شايد كمتر جايي را ببينيد كه سرسبز نباشد، كشت و كار گندم هنديها را به صادركننده گندم تبديل كردهاست و كشت برنج نيزدر اين كشور رونق زيادي دارد و بجز يك نقطه كويري در بخشي از اين كشور، تمامي اين سرزمين زير كشت ميباشد و اين اقدام توانست بخش عظيمي از نيروهاي بيكار، سرمايههاي راكد و زمين هاي باير را زنده كند. هرچند كه در كشور هند بيغولههاي زيادي ديده ميشود و بي خانمانها و بيكاران همه در هر بخشي از اين شهرها قابل مشاهده هستند ولي وجود بيكاري، اعتراضي تاثيرگذار بر روند رشد اقتصادي هند نگذاشته است.
ويژگيهاي خاص مردم هند
مردم هند مردماني بسيار صبور، با احساس و صميمي هستند كه از آنچه را كه دارند قانع ميباشند حتي اگر يك بيغوله باشد كه ما ميتوانيم به قناعت بالاي مردم هند تفسير كنيم، عدم تجملگرايي از ويژگيهاي ديگر مردم هند ميباشند. در تمام طبقات هند تجملگرايي وجود ندارد. مردم هند از پايين( تهيدستان) تا بالا(اشراف) به هر آنچه كه دارند، قانع ميباشند. زيادخواهي در اين زمينه جايي ندارد. خصوصيات ديگر مردم هند كار و تلاش فراوان است كه اين از عدم تجملگرايي نيز نشات ميگيرد. در تمام شهرهاي هند كه ما حاضر شده بوديم و از نزديك مردم را مشاهده نموديم به خصايص زيادي از مردم اين كشور دست پيدا كرديم.
عفت و حيا در كشور هند
در كشور هند هرچند زنان و دختران حجاب نداشتند اما كمترين بيحيايي را در آنجا مشاهده ميكرديم در آنها هيچ آرايشي وجود نداشت.آنها لباسهاي عادي خود را ميپوشيدند كه هرگز جلب توجه نميكرد و اين نتيجه عدم تجملگرايي ميباشد.
روحيه تجملگرايي در تناقض با رشد اقتصادي
اگر اقتصاد هركشوري به دلايل خاص به بيماري تجملگرايي دچار شود آن كشور به شاخص رشد اقتصادي دست پيدا نخواهد كرد. روحيه پرهيز از تجملگرايي كه در هند وجود دارد باعث رشد اقتصادي اين كشور شده است، يكپارچگي مردم هند براي دفاع از كشور خود هند مردمي صميمي دارد . اديان و مذاهب مختلفي مانند هندوها، سيكها، مسلمانان با مذاهب متفاوت در كشور هند زندگي ميكنند، همه مذاهب هند، به اعتقادات همديگر احترام ميگذارند. بارها از سيكها و هندوها يا مسلمانان هندي شنيدهايم كه گفتهاند اگر اختلافاتي در جامعه وجود دارد ولي همه در حمايت از كشور خود يكپارچه هستند. اين خود يكي از شاخصههاي توسعه هند ميباشد. اگر وحدت و امنيت در يك كشور نباشد ساير شاخصههاي توسعه خصوصا در ابعاد اقتصادي نميتواند موفق باشد.
وضعيت زبان فارسي در كشور هند
با وجودي اينكه زبان فارسي، زماني زبان رسمي كشور هند بود ولي اگر امروز در هر روستا و شهر هند، از مردم آن كشور سوال كنيم كه آيا ميتوانند فارسي صحبت كنند، قطعا پاسخ منفي است، ولي آنها خواهند گفت كه پدران و اجدادشان زبان فارسي را خوب ميدانستند و كتابهاي فرهنگ فارسي و شاعران ما را مطالعه و از اشعار آنها براي ديگران تعريف ميكردند و مفاهيم شعرها را توضيح ميدادند. اما متاسفانه، هم اكنون در كشور هند، زبان فارسي جايگاهي ندارد و با گسترش زبان انگليسي، اردو و عربي، امروز زبان فارسي در حال محو شدن است و حتي زبان عربي نيز بالاتر از زبان فارسي ميباشد. وقتي به كتابخانه دانشگاه همدرد در هندوستان رفته بوديم تمام آن كتابها موريانه خورده، بسيار قديمي و تعداد كتابها نيز بيش از دو هزار جلد نبود. ولي كتاب هاي انگليسي، فرانسوي و اردو و ديگر زبانهاي خارجي با وضعيتي بهتر و تيراژ وسيعتر در آن كتابخانهها پيدا ميشد. اين كتابخانه فارسي خاك گرفته موريانه زده، قطعا نميتواند پاسخگوي اندك دانشجوياني باشد كه در اين رشته تحصيل ميكنند. اين مسووليت مديران فرهنگي ما را دراين زمينه سنگينتر ميكند.
وحدت در كشور هند
يكي از شاخصهاي مردم هند، صبور بودن است و شكيبايي و پذيرش افكار متفاوت ميتوان بررسي كرد صبر هنديان حتي در بوق زدن خودروها به صورت مكرر مشاهده ميشود، حتي پشت برخي از خودروها نوشته شده است «بوق بزن»، خودرويي كه از كنار خودروي ديگري رد ميشود آنقدر بوق ميزند كه اگر اينجا باشد معلوم نيست چه اتفاقي خواهد افتاد ولي وقتي از كنار آن ميگذرد گويي كه اصلا او صداي بوق را نشنيده است. اين نشان ميدهد كه در ميدان بررسيهاي جامعه شناختي كه مردم هند به دليل قانع بودن به آنچه كه دارند به دليل عدم تجملگرايي و آرمان گراييهاي دنيوي توانستند يك نوع وحدت ضمني در بين خود ايجاد كنند. پس اين وحدت يك پايهاش صبر، شكيبايي و عدم زياده خواهي است و دولت هم در اين اتحاد بي تقصير نبوده است دولت در اين كشور اعلام كرده كه هر مذهبي ميتواند در مورد مذهب خود تبليغ كند اما در مورد مذهب ديگري اگر بد بگويد قطعا بايد پاسخگو در برابر دادگاه باشد. نوعي تبليغ هركس براي خود به طور ضمني وحدتي را ايجاد كرده و خشم و عدم تحمل را از بين برده است واينكه ما براي مسلمانان اعم از شيعه و سني روز عاشورا را به طور كلي تعطيل ميكند و اعياد را نيز تعطيل ميكند. احترام ميگذارند و براي برگزاري مراسم آزاد هستند. همه اعم از مسلمان و غيرمسلمان مشتاق هستند و شيعه وسني نيز عزاداري مي كنند. اين نكته مهمي در برآيند وحدت و شاخصهاي مربوط به آن در هندوستان است . يك عامل در مردم است و شاخص ديگر دولت و سياستهاي دولت است كه ميتواند تاثيرگذار باشد.ولي آنچه كه بايد گفت كل مردم هند اعم از سيك، هندو و مسلمان تشنه فرهنگ اصيل و ناب قرآني هستند چون با بررسي برخي اديان ما به اين نتيجه رسيدم كه آنچه را كه ارايه و تبليغ ميكنند اگر ما با زبان خودشان و صبر و حوصله معارف الهي قرآن را بيان كنيم قطعا جذب اين معارف ميشوند. با يك روحاني سيك من يك صحبتي داشتم او دو النگويي در دست راستش بود از او سوال كردم كه اين النگوها براي چيست و چه تاثيري دارد. او جواب داد اين النگوها باعث خواهد شد ما از خط توحيد و يگانگي خدا دور نشويم و هميشه يادآور اين خالق باشيم. گفتم كه اين يكي از درسهاي قرآن است كه در عين حال كه ما مشغول زندگي دنيوي هستيم توحيد را نبايد فراموش كنيم و وحدت وجود و واجب والوجود خداوند را به عنوان توحيد به رسميت بشناسيم، ايشان گفتند دقيقا در كتاب مقدس ما نيز همين است، آنها سيك بودند و بسياري از معارف آنها با ما مشترك بودند.
نيازهاي هند و رسالت حوزهها
در زمينه اينكه زمينههاي فرهنگي در هندوستان چگونه است و دستگاههاي فرهنگي چه كاري را بايد انجام مي دادند، بستر عظيم ترين نياز فرهنگي در كشور ميلياردي هند به وجود آمده است از قبل نيز وجود داشته است ولي سهم ما در اين زمينه بسيار اندك است. هر سفري به هند و رفتن درون موسسات پژوهشي نشان ميدهد كه خداوند متعال براي ما چه سفرهاي را گسترانده است و ما شايد در وظيفه الهي كه داشتيم كوتايي كرده باشيم
وضعيت مسلمانان خصوصا شيعيان در هند
مسلمانان خصوصا شيعيان در هند در وضعيتي خوب به سرنميبرند و فكر ميكنم كه عدم برنامهريزي صحيح فرهنگي براي كل شبه قاره و عدم آگاهي از ظرفيتها در هندوستان و مشغلههاي دردسر زايي كه نظام ما در طول حيات خود داشته است ميتواند عامل اين مسائل باشد. در عين حال بايد با برنامه منسجم و نيروهاي مكفي، كيفي، عالم و انديشمند و هندشناس، آثاري كه 600 سال قبل بزرگترين علماي ما در آن جا حضور داشتند و آثاري را كه به وجود آوردند را دوباره احياء كنيم.
ديدگاه هنديها نسبت به جمهوري اسلامي ايران
به دليل اينكه فرهنگ ايراني و اسلامي بيش از چهارهزار سال قبل ايرانيها، در فرهنگ هند توانستند جايگاه خاصي باز كنند. 600 سال قبل مدرسه علميه در آنجا زده شده با معماري بسيار تاريخي و عظيم كه در آن مدارس جوانان تحصيل علوم ديني ميكردند. در مدتي نيز در يك دوراني زبان فارسي حاكميت داشت و رفت و آمدهايي بين ايران و هندوها زياد بود ، حتي مقبره برخي از بزرگان آنها در حرم امام رضا(ع) مدفون ميباشد كه از هند به حرم آورده و آنجا مدفون كردند. قرابتهاي فرهنگي خصوصيات شخصيتي، حضور فعال قديم ايران در جايگاه متعدد سياسي، اجتماعي و حتي قضايي آن كشور، يك ديدگاه مثبتي ايجاد كرده همچنان كه قطره آبي بر گلوي تشنه. ملت هند آنچنان تشنه هستند كه حتي به يك قطره هم رضايت ميدهند و هرگاه نام ايران مي آيد چهره آنها باز ميشود و با خوش رويي پاسخ ميدهند و ميخواهند از هيات يا فرد ايراني جدا نشوند.
ضرورت تدوين يك استراتژي مدون و راهبردي براي ترجمه آثار در هند
ما تاكنون استراتژي و راهبرد صحيحي براي ترجمه و نهضت ترجمه جهت روشنگري و بيداري اسلامي در كشور هند نداشته ايم و اين يكي از نكات ضعف ما محسوب ميشود. آموزش زبان فارسي در اين زمينه بايد در كشور هند فعال شود و زبان فارسي در اين كشور به سطح عالي برسد. راه ديگر آن ترجمه كتاب ها خصوصا كتابهاي پژوهشگاه، حوزههاي علميه و دين پژوهشي و علوم قرآني و آنهايي كه نوآوري دارند ابتدا به زبان اردو و سپس به زبان انگليسي، اين حضور را ما نداريم. آنچه كه است كتاب فارسي است كه آنها اصولا فارسي را نميخوانند. اگر كسي از كشوري بازديد ميكند از آن طرف هديهاي با زبان فارسي به او ميدهند در حالي كه از اينجا بايد كتاب به زبان فارسي به آنها بدهند.
بايد هجرت علمي داشته باشيم
زماني كه پيامبر(ص) تصميم به مهاجرت گرفتند خود تصميم به هجرت نشات گرفته از اين آيه است كه خداوند بزرگ فرمود«مهاجرت كنيد» در مهاجرت منافع زيادي وجود دارد از پيامبر(ص) شنيديم كه علم را طلب كنيد حتي در چين، نفس سفر دانش افزايي و انتشار دانش به وجود ميآورد. در فلان سفر در كشور ديگر دانش افزايي موجود است كه ما به خصوصيات، فرهنگ، فرهنگهاي بومي، فرهنگهاي بسته و باز همه آنها اعتقاد داريد. اين مي تواند تاثيرگذار باشد. روحانيون اكنون بايد به كشورهايي مانند هند هجرت كنند. در گذشته روحانيون ما چنين هجرتهاي علمي را داشتند و كساني مانند «آقا سيد علي همداني» كه پدر معنوي شيعيان هند محسوب ميشود به اين كشورهجرت كرده بودند. ما در اين شرايط بايد هجرت كنيم و با تربيت تعدادي هندي فكر نكنيم كارگشاي نيازهاي ما باشد. ما نيز بايد خودمان حضور پيدا كنيم، در آنجا مدرسه بسازيم و اساتيد آن كشور را دعوت كنيم و فعاليتهاي فرهنگي دو كشور نيز با تمام وجود دنبال شود. لازم نيست ما تحت عنوان مذهب حرف بزنيم بلكه بايد تحت تعاليم صحيح اسلام، دين و مكتب خود را تبليغ كنيم. اين باعث همگرايي و استحكام آن ميشود.ما در هر كشوري كه حضور فرهنگي بهتري داشته باشيم تاثيرگذاري سياسي بيشتري دارد.
مهاجرت علما در سطح روحانيون نخبه و افراد تاثيرگذار باشد
مهاجرت علما بايد در سطح روحانيون نخبه و افراد تاثيرگذار باشد بايد در سطح احياي زبان فارسي گسترش فرهنگ اهل بيت (ع)، تلاش كنيم و مسوولان ديگري بايد در كشور به اين فكر باشند كه كتاب رساني كنند به كتابخانههاي هند، وقتي كتابخانه دهلي نو را بازديد كرديم بخش فارسي آن چنان اسفبار بود و دانشگاهها و ساير كتابخانه ها نيز چنين وضعي دارند. كتابهاي ادبي سه دهه اخير انقلاب اسلامي ايران را آنجا نديديم، كتاب هاي ادبي و ادبيات مبارزه ما ، ادبيات جنگ تحميلي، ادبيات روز و ادبيات غنايي و اسلامي و ديني را در آنجا اثري نبود اين در حالي است كه انبوهي از كتابهاي كشورهاي غربي به زبان انگليسي يافت ميشد.
وضعيت حوزههاي علميه در كشور هند
در جريان سفر به هند، از حوزههاي علميه لكناوه و نازمينه بازديد كردم ولي عموما تعداد طلاب بسيار كم و مظلوميت حوزههاي شيعه بسيار زياد بود اگر ميخواهيم معارف اهل بيت(ع) را گسترش دهيم . فكر ميكنم يك واجب كفايي است براي رفتن به آن مناطق و احياي حوزههاي علميه در هند. بهترين ابزار و راه براي نفوذ در كشور هند و انجام رسالت فرهنگي، اسلامي و شيعي در آنجا و رسيدن به يك نوع انسان گرايي ديني و اسلامي، شروع با عرفان اسلامي است به لحاظ اينكه مردم هندوستان كه اگر ما سابقه گروهها، مذاهب و متصوفين و خطبا و گذشتگاني كه معروف به اين عناوين نبودند ولي تلاش در اين زمينه انجام دادند را بررسي كنيم و پيروان آنها را مورد ارزيابي قرار دهيم و حتي ظهور اسلام در هندوستان و رشد تشيع در آنجا، يك از ابزارهاي مهم افكار اسلامي است كه با افكار و فرهنگ و آداب و رسوم يك شخصيت هندي منطبق است. عرفان اسلامي عرفاني است كه امام راحل در آن بسيار تجربه به دست آورد عرفان به طور عام يعني حتي بدون استدلال هاي فسلفي، عقلاني و با تلاشهاي تسكيه نفس و آرامش قلب انسان درجاتي كسب ميكند كه در هر مرحله از آن به خداوند نزديكتر ميشود. آنچنان به خدا نزديكتر ميشود كه در مورد خداوند در معشوق خود محو گردد و اينها درجات و نيازمنديها و مقدمات و مراحلي دارد كه بايد طي شود. منظور من از عرفان، ترك دنيا نيست بلكه عرفان اسلامي ضمن آنچه كه گفته شد رسيدن به نيازمنديها و خواستههاي دنيوي در حد معقول اساس اين عرفان را تشكيل ميدهد.
تداوم سفرهاي علمي هرچند در كوتاه مدت، ارزشمند است
سفر علمي اگر در قالب رسمي مانند رفتن در سفارت و يا رايزني جهت ديدار و برخي مجامع علمي تعيين شده باشد تاثير برانگيز نيست. و نمي تواند به عنوان يك سفر علمي محسوب شود. صرفا ديدن برخي از آثار باستاني ضمن اينكه درحد خود ارزشمند است، سفر علمي محسوب نميشود. سفرعلمي بايد داراي يك سازوكار خاص براي رسيدن به اهداف خود باشد. بايد ابتدا آن گروه اهداف خود را از سفر را تعريف كرده باشد و درجات رسيدن آن اهداف را نيز ارزيابي كند و مقدمات سفر را ارزيابي و ابزارهاي رسيدن به آن اهداف متالي را نيز پيش بيني كرده باشد. و آگاهي كاملي نيز از كشوري كه قرار است سفر كند و تدوين يك برنامه ساختار مدارانه و مطالعه شده ميتواند سفرهاي علمي را حتي اگر كم باشد را تاثيرگذار كند ونتايج خوبي را به همراه داشته باشد. حضور ميداني در بين مردم و آگاه شدن از احساسات و فرهنگ گروهي و منويات فردي آن كشور ميتواند راهگشا باشد. ما بايد ميداني عمل كنيم و مطالعات ميداني را گسترش دهيم و با دانشجويان و اساتيد دانشگاه در زمينهاي كه ميخواهيم تبادل نظر پيدا كنيم تا به يك نتيجه مثبت و قابل عرضهاي دست پيدا كنيم. در ديدارهايي كه ما داشتيم به اين نتيجه رسيدم كه بايد از رهگذر روابط بينالملل از كليه امور مربوط به كشور مقصد اطلاع كسب كرده و روند و فعاليت سفر نيز از همين طريق به انجام برسد.
تبليغات خارج از كشور
تبليغ خارج از كشور متوليان زيادي دارد برخي از متوليان محدود و دريك موسسه و برخي درحد بزرگتري هستند ولي آنچه را كه ما از فعاليتهاي فرهنگي اين سازمانها به دست آوريم تنها برنامههاي بوده كه در ماه مبارك رمضان يا برخي از ماههاي ديگر مانند محرم و عاشورا برگزار شود ولي آنچه را كه براي گسترش فرهنگ تشيع و اهل بيت(ع) و اسلام ناب در شبه قاره هند پيشنهاد ميكنم اين است كه بايد سازكار خاص، دائمي و پويا نسبت به اين سفرهاي تبليغاتي داشته باشيم. ابتدا بايد برنامه و پلان كار را بريزيم كه براي هميشه اين پلان تداوم داشته باشد و منابع مورد نظر را شناسايي، مطالعه و بازنگري و به زبانهاي مختلف خصوصا اردو، انگليسي و عربي ترجمه كنيم و كسب معرفت از فرهنگ ملي و بومي آنجا به دست آوريم و براي دهه ها برنامه ريزي نماييم نه براي دو يا يك ماه در يك سال.
آنچه را كه براي حوزههاي علميه و مراكز پژوهشي مانند پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، دانشگاه باقرالعلوم و ساير موسسات بسيار با اهميت و قابل تامل است اين است كه در زمينه ارايه دانش شيعي و معرفتي اهل بيت(ع) به صورت مجاري انجام نشده و يا اگر شده باشد در سطح بسيار پاييني است به عبارت ديگر مجازي كردن كسب اطلاع از معارف اهل بيت(ع) خصوصا در هند، ميتواند يك انقلاب فكري عظيمي را ايجاد كند كه با كمترين هزينه ممكن امكان پذير ميباشد. اگر براي روابط خارجي و فرهنگي برنامه داشته باشيم تربيت طلاب زبان دان سخت نيست. يك طلبه كه فكر ميكند بخشي از دروس خود را حذف و ساعاتي را به زبان اختصاص دهد و نتواند نهايتا چه كار ميخواهد بكند ضمن دوست داشتن زبان دوم و يادگيري آن، انگيزه قوي براي فراگرفتن اين زبان براي وي ايجاد نميشود. ولي اگر بدانند كه چنين مراكزي هستند كه برنامههاي مسنجم و با دوامي براي آينده دارند در اندك زمان ممكن، تعداد زيادي طلاب زبان دان تربيت خواهد شد. زمينه هاي تبليغ را چگونه به دست آوريم و زمينههاي برقراري روابط فرهنگي با ملت ديگر چند شاخصه و معيار دارد كه اگر ما اين شاخصه و معيار را اعتقاد داشته باشيم و كشف كنيم ميتواند ارتباطات فرهنگي ما موثر باشد و اگر نتوانيم به نتيجه نميرسيم . خود ما كه به عنوان روابط فرهنگي هستيم با اعتدلال و روش نرم و اخلاق نيكو وارد عمل شويم و دوم اين اينكه در بتن جامعه، دنبال نقاط اشتراك فرهنگي حتي نقاط مشترك فرهنگي ظاهري و تصنعي ايجاد كنيم و دنبال قرابتهاي بين آثار باستاني خود و آن ملت باشيم. بنابراين فرهنگ باستاني ما بايد مورد مطالعه دقيق قرار گيرد و موارد مشترك از آن استخراج شود .
نقاط مشترك را بايد تقويت كنيم
ما به لحاظ بشر بودن، نقاط اشتراك زيادي داريم ابتدا توصيه نميكنم كه مستقيم وارد روابط بين الملل ملت خود با ديگر كشورها شويم اين درست نيست. اما در مراحل بعد بايد عواطف و احساسات متقابل بين خود و مخاطب را خوب بشناسيم و حجم و اندازه را دريابيم و ظرفيت تحمل شخص را نيز كشف و درك كنيم. كشف ظرفيت هاي تحملي آن ملت و فرهنگ خاصي ميخواهيم ضمن ارتباطات فرهنگي ميتوانيم يك فرهنگ موثر باشيم نه اينكه يك فرهنگ مهاجم تلقي شويم . بايد در نظر داشته باشيم كه چگونه ممكن است يكباره از فرهنگ موثر به فرهنگ مهاجم تبديل شويم اين را نيز بايد در نظر گرفت. ارتباطات كلامي با مخاطب و ملت به زبان اصلي خودشان، اگر در هند ما با زبان اردو يا هندو صحبت كنيم قطعا جذابيت بيشتري خواهد داشت و نزديكي هاي ميان ما و مخاطب ايجاد مي كند.
موضوع بعدي مخاطب شناسي است ما براي اينكه روابط فرهنگي را برقرار كنيم بايد دنبال سطوح و لايه هاي علمي و فرهنگي اين ملت و ضمن شناسايي و اكتشاف ارزيابي كنيم كه در كدام قسمت ما ميتوانيم بيشترين تاثير را داشته باشيم و با آرامش بيشتري معارف اهل بيت(ع)را ارائه كنيم بدون اينكه حساسيت را برانگيزيم و يا تعصب خاصي داشته باشيم.
نكته خاص ديگر در مورد روابط دو كشور تواضع ديني است اين تواضع به اين معني است كه ما از آن دين آن چيزهايي را ميگوييم در ابتدا كه مورد رضايت خاطر و مقبوليت مخاطب هم قرار گيرد. يكي از ديگر ابزارها اين است كه مخاطب ما احساس همفكري و همفرهنگي در او ايجاد شود . برخي كشورها آداب و رسوم خاصي دارند به عنوان نمونه هندوها مراسم بزرگ عروسي ميگيرند و همين كه ما به آداب آنها آشنايي داشته باشيم مثلا داماد يا صاحبان اين مجلس؛ كم كم اگر صلاح ديديم كه خود را به آنها معرفي و با هم گفت و گو داشته باشيم ميتواند زمينههاي مساعدتري ايجاد كند. بنده خود در يك مراسم عروسي، ضمن روبوسي با داماد به او گفتم يك ايراني مسلمان هستم و صميمانه به او تبريك گفتم . اطرافيان داماد، در حالي كه او را بر اسب نشانده بودند جشن ميگرفتند و حتي زمان خداحافظي تا فاصله دور ما را رصد ميكردند. اگر ما مقداري خود را نزديك كنيم نه اينكه از اصول واقعي و ديني خود عقب نشيني كنيم. روش تبليغ و روش برقراري روابط فرهنگي را بدانيم موفقيت زيادي به دست ميآوريم. گرچه تبليغات در هند عليه ايران و اسلام زياد است خصوصا انفجارهايي كه در برخي از مراكز و شهرها اتفاق ميافتاد به واسطه وهابيت و القاعده، تبليغات منفي عليه مسلمانان زياد است ذرهاي به پاكي و مطهر بودن معارف اهل بيت(ع) خدشهاي وارد نشده و هر روز اقبال مردم به اين مكتب بيشتر ميشود. ما با نفوذ در ميان ساير كشورها و داشتن روابط محكم و بنيادين و برنامهريزي شده با هر ملتي ميتوانيم موفقيتهاي سياسي بيشتري را كسب كنيم.
اكثريت اديان و مذاهب در هند
بخش عظيمي از جمعيت مردم هند هندو هستند و بعد از آنها مسلمانان و شيعيان در رتبه بعدي قرار دارند و ساير اديان و مذاهب الهي و غيرالهي نيز در ردههاي بعدي قرار دارند. بنابراين در همه كشورها حساسيتهاي خاصي وجود دارد براي فعاليت در اين كشورها بايد اصولي حركت كنيم، طوري سخن نگوييم و حركتي از خود نشان ندهيم كه مايه سوء ظن مخاطب شود. در هند، نقشبنديها نيز حضور فعال دارند و در مبحث مربوط به مذاهب به آنها پرداخته خواهد شد.
ما از مراكز دانشگاه دهلي نو، همدرد، موسسه بزرگ ابنسينا در دانشگاه عليگر، مراكز اصلي متعلق به اديان عمده در هند و ساير اماكن تاريخي و پژوهشي ديگر هند نيز بازديد كرديم. پيشنويس تفاهم نامه همكاري بين پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامي و دانشگاه عليگر براي نهايي سازي و امضاء توسط رياست عالي دانشگاه ارايه شد. قرار بر اين داريم با دانشگاه همدرد و دهلينو نيز تفاهم نامهاي را منعقد كنيم. با برخي از مراكز علمي و پژوهشي نيز بازديد كرديم كه آثار گرانسنگ و زيادي داشتند.
سفرهاي علمي، شكوفايي افكارپژوهشي و علمي محققان را در پي دارد
سفرهاي علمي باعث شكوفايي علمي در ميان پژوهشگران و موسسات پژوهشي خواهد شد و بايد با تمام وجود اين سفرها تداوم پيدا كند. همانگونه كه در گذشته بزرگان ما براي تبليغ و تحصيل علم هجرت مي كردند امروز نيز بايد براي تعالي بخشيدن به مكتب اهل بيت (ع) سفرهاي علمي را در دستور كار خود قرار دهيم.بنابراين ما ضمن شناخت كامل از كشور مقصد بايد با آمادگي كامل هجرت و سفر علمي داشته باشيم و با حضور فعال خود خصوصا در عرصه تبليغ، فضاهاي خالي را پركنيم.