نويسنده: حبيب قهرماني
با جرات ميتوان گفت كه بشر امروز با جهاني پر از فقدان يك معنويت سالم بصورت دردناكي در حال گذران زندگي ست و توسعه به مفهوم غربي آن سبب جنگهاي خانمانسوز ، از هم گسيختگي ، پوسيدگي و تهي شدن خانواده از مباني مستحكم آن و به واسطه ستوه كشيده شدن اصالت و كنش رفتار خانوادگي شده است در اين نوع توسعه هر آنچه كه خدا ميخواهد وجود ندارد و آنچه را كه انسان بيخدا فروشنده آنست به وفور يافت ميشود كتب منافع اقتصادي به هر وسيله ممكن عمدهترين مشخصهي اين نوع از توسعه است كه مبناي آن را فرهنگ تشكيل ميدهد كه با خدا و تعاليم اديان ابراهيمي و الهي هيچگونه داد و ستدي وجود ندارد . هر قدر پيشرفت توسعه از اين جنس حاصل ميشود درد و رنج بشر نيز افزايش نامفهوم مييابد كه فساد و تباهي پيامد آنست. بررسي واقعيت دنياي امروز، ظلم و بيعدالتي، فساد و در اخلاق، روابط اجتماعي و فرهنگي را بيشتر به ما ميشناساند شرك، بتپرستي و بردهداري بشكل نوين آن و بسيار مهلكتر از گذشته بر دنياي انسانهاي بياطلاع و بريده از معنا و مفهوم اصالت در زندگي ديني آنان را خسته، رنج ديده كرده است. حاكميت تفكر بتپرستانه و شرك آلوده و دنيا گرايانه تمدن غربي خميده اين تمدن را تشكيل داده است. بنگاهها و شركتهاي بزرگ حاصل اين نوع جهانبيني ، مظلومان و مستضعفين جهان را قرباني منافع خود كرده است و بشر بيش از گذشته بردهي توسعه روبه رشد فرهنگ و تمدن غربي شده است در اين عرصه سعادت بشر بطور كلي از دنياي بريده از دين و با تمدني غربي رنگ باخته و همواره در حال ناپديد شدن است . با عقب زده شدن مفاهيم ديني ، حاكميت مطلق و بيرقيب علوم تجربي و دنيوي و با اكتشافات حيرت انگيز جهان معاصر بشر هر چه بيشتر به بيراهه رفته و كليد سعادت خود را گم كرده و هر روز ياس و نا اميدي بيشتري بر او سيطره مييابد.
دنيا و تمدن سكولار و ضد ديني غربي حتي خود متفكران و مصلحان غربي را به هر چه بيشتر ناكارآمدي روشها و مدلهاي غير ديني تمدن غرب وادار به اقرار نموده است آنان به خوبي احساس كردهاند كه اداره دنياي آنان دچار اشكال است آنجا كه ظلم و بيعدالتي و بياخلاقي بر اغراض و راهبردهايشان حاكميت مطلق پيدا كرده است.
از كشتار سياهپوستان بومي خود گرفته تا تشكيل اسرائيل و كشتار فلسطينيان و مسلمانان از اقصي نقاط جهان پيامد اين توسعه و تمدن است. از اين تمدن و فرهنگ انصاف ، عدالت ، منطق برابري و برادري رخت بربسته و تنها انديشه استعماري و استشماري به شكل نوين حاكميت مطلق يافته است. انديشههايي كه به اشتباه فكر ميكرد دنياي آنان با اين نوع تمدن ساخته و راه سعادت و رستگاري بر روي آنان گشوده خواهد شد پس از يك غفلت افيوني دريافت كه نه تنها سعادت گمگشتهاي بيش نيست و آن اندك اخلاق و سرمايههاي معنوي كممايهي خود زير يوق و علم فريبكارانهي دمكراسي و حقوق بشر بطور منطق از دست رفته ميبيند.
بديهي است زمانيكه عشق و ايمان، مباني و مفاهيم خدا محور از جامعه رخت بر بندد و بر آن مفاهيم بردهداري بشكل نوين حاكم گردد هر چه توسعه و ترقي فزوني گيرد درد و رنج بشر نيز افزايش مييابد. همينجاست كه توسعه و پيشرفت غربي از توسعه با انديشههاي ديني پيشرفت و ترقي متمايز ميگردد. محور و بنيان توسعه و تمدن غربي را غارتگري، استثمار ملتها به هر وسيله ممكن و اساسي تمدن و توسعه ديني را عدالت و ايمان و خيرخواهي براي نوع بشر تشكيل ميدهد.
صاحبان شركتهاي بزرگ غربي بدنبال گسترش فرهنگ حاصل از اين نوع تمدن در سراسر جهان هستند و از آن به نام جهاني سازي ياد ميكنند . پس براي رسيدن به اهداف و اغراض پليد خود با هر نوع عدالت خواهي ، آزادي و آزادگي به هر وسيله ي ممكن مبارزه اي سخت ميكننددر دوران استعمار گذشته با لوازم و ابزار جنگي كشورها را فتح ميكردند . امروزه بدون زحمت جنگيدي و با برنامهريزي جنگ با فرهنگهاي بومي و ديني ملتها و كشورهاي روند . همان چيزي كه رهبر معظم انقلاب و اين ديده بان بصير و دانا و هوشيار و تواناي انقلاب آن را تهاجم فرهنگي تعبير نمودهاند:«عناصر فرهنگ جامعه – هر كه هستند ، هر چه هستند ، چه وابستگان به دانشگاهها، چه وابستگان به حوزههاي علميه و چه ديگران – بايد بدانند كه امروز دشمن بيشتر همت خود را روي تهاجم فرفرهنگي گذاشته است. من به عنوان يك آدم فرهنگي اين را عرض ميكنم ، نه به عنوان يك آدم سياسي ... المان كا فكري و فرهنگي و سياسي در جريان است.... امروز به نظر من، از همه خطرناك تر در داخل روشهاي فرهنگي است ... آن طور كه من احساس كردهام و از مجموع كارهايي كه دارد ميشود فهميدهام اين است كه حملهي همه جانبهاي سازماندهي شده است ... شعار نمي دهم من اين را مشاهده ميكنم امروز دشمن با شيوهي بسيار زيركانه در داخل ، در حال يك جنگ و مبارزه تمام عيار فرهنگي عليه ماست... نسل جوان در حال تباه شدن تدريجي به وسيله دشمن است»
از آنجا كه تهاجم فرهنگي همانند توپ تانگ پر سرو صدا نيست و هياهوي آنچناني ندارد و قصد و غرض دشمن در نابودي فرهنگ و ارزشهاي يك ملت ، جامعه و يك كشور است بسيار بيسروصدا صئرت ميپذيرد و جوانان مؤمن را آرام آرام از درون ميپوساند و پوچ و بيهويت ميكند و آنگاه كه افت يك فرهنگ را از بين ببرد در واقع تمدن متعلق به آن فرهنگ نيز از بين برده است و معيار و شاخص افول و نزول تمدنها همين معني است«تهاجم فرهنگي ، مثل خودكار فرهنگي ، اقدام آرام و بيسروصدا است . يكي از راهاي تهاجم فرهنگي اين بوده است كه سعي كنند جوانهاي مؤمن را از پايبنديهاي متعصبانه به ايمان كه همان چيزهايي است كه يك تمدن را نگه ميدارد منصرف كنند . همان كاري را كه در اندلس در قرنهاي گذشته كردند . يعني جوانها را در عالم فساد و شهوتراني و ميگساري و. اين چيزها مشغول كردند اين كار حال هم دارد انجام ميگيرد .. صداي فرو ريخن ايمان و اعتقاد ناشي از تهاجم پنهاني و زيرزيركي دشمن – اگر شما ملت و عناصر فرهنگي بيدار نباشيد – خدا نخواسته آن وقتي در ميايد كه ديگر قابل علاج نيست . جوان جبهه رفته ما را اگر محاصره اثر كردند ، شهوت او را تجريك كردند و بعد او را به چند مجلس كشاندند ، چه خواهد شد؟! مقتي تشكيلاتي وجود داشته باشد ، جوان را در اوج نيروي جواني فاسد ميكنند و حالا دشمن دارد اين كار را ميكند . من يك وقت گفتم اينها دارند شبيخون فرهنگي ميزنند. اين راست است ، و خدا ميداند كه راست است ، بعضي نمي فهمند . يعني صحنه را نمي بينند كسي كه صحنه را ميبيند ملتفت است ، كه دشمن دارد چه كار ميكند و ميفهند كه شبيخون است و چه شبيخوني هم هست! »
آري اين رهبر فرزانه انقلاب مشخصههاي اين شبيهخون فرهنگي را در عوامل ذيل قابل شناسايي ميدانند:
1. هدف نسل جوان است
2. ابزار آن اعم از عكسهاي مبتذل، فيلم، ماهوارهها و انواع اقسام در خبائثها و رذالتها ميدانند
3. پشت اين ابزار آلات تحريكات شهواني است.
4. قدرت ابتذال به حديست كه جوانهاي مومن و پاكيزه ما را از بين ميبرد
5. اين تهاجم اصولا از داخل خانهها و مجالس خصوصي شروع ميشود و حاصل آن بيهويتي و آفت زدگيست.
6. مسئله ساده نيست و تنها رويكرد به حجاب در خيابان خلاصه نميشود.
7. خيلي ملتها هستند كه قرآن و نماز هم ميخوانند، عبادت هم ميكنند اما با دشمن اسلام مبارزه نميكنند بلكه دوستي هم ميكنند.
8. انتقام از جوانان جبه و جنگ توسط دشمن پول خرج كردن جوانها را به ورطه لذات و شهوات گرفتار ساختن است.
9. دشمن در كمين است و به هوشياري نياز است.
10. تبليغات دشمن در جهت نابودي نيروي كار و فكر و انديشه و جسم جوانان كشور است.
11. نهايتا فرو ريختن سازههاي فرهنگي و اعتقادات ديني ملت بويژه جوانان كشور است.
12. «مساله يك قشر خاص نيست، مسئله، مسئله ايران است، مسئله اسلام هست، مسئله عزيزترين اندوختههاي يك ملت است...»
13. از ديدگاه ولي فقيه زماني دشمنشناسي و دشمن ستيزي از واجب هم واجبتر ميشود چرا كه سياست سازان غربي و بويژه آمريكايي با سخره گرفتن ارزشها و هنجارهاي ديني و ترويج مسائل جنسي نامشروع در بين جوانان ايجاد نوعي «آنايشيسم فرهنگي» است و از طريق آن «سياست بيثباتسازي» بهعنوان «سياست راهبردي تهاجم فرهنگي» كه قلمروي دين و فرهنگ و اخلاق و ارزشهاي مورد حمله قرار ميدهند را دنبال ميكنند.
پس بنابراين به فرموده رهبر فرزانه و روشن بين انقلاب «اينجاست كه مبارزه فرهنگي، مبارزهاي ميشود واجبتر از واجب»
زيبنده است آنچه را كه بزرگان داخل و خارج كشور در باب شخصيت ، اخلاص ، تقوا و پرهيزگاري ، تيز بيني و تيز هوشي ، بياعتنايي به دنيا و ذخاور دنيوي ، آينده نگري ، دانش و فرزانگي ، شجاعت مبارزه و جوانمردي ، اخلاق و منش عملي ، بصيرت و دانايي، ياري مستضعفين ، توانمندي ، عالم به دين دنياي مسلمين ، گفته اند اين كلان را نيز اضافه كنيم كه اين رهبر فرزانه ما خورشيد آسمان و ولايت و محبوب قلوب اميدوار تمامي مسلمانان و مستضعفان عالم است و در جهان هر آنجا كه بگرديم بدليل شايسته و هم سنگ او را نخواهيم يافت هم او كه سكان دار كشتي مبارزه عليه ظلم و بيدادگري در جهان تمدن زدهي غربي معاصر ثلاله پاك اهل بيت عصمت و طهارت عليم السلام هستند و بر ماست كه نائب بر حق حضرت بقية الله الاعظم روحنا له فداء هر آنچه را كه گفته اند و گفته است موضوع تحقيق و پژوهشي عميق و چراغ راه خود و جامعه قرار دهيم .
«اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم»
. مقم معظم رهبري آيت ا... خامنهاي 21 مرداد 1371